شنبه پرواز
شنبه پرواز
دلم به غربت و غم بیشمار عادت کرد ستاره بود و به شبهای تارعادت کرد
زبعد شنبه ی پرواز مرغک دل من به کنج یک قفس بی بهار عادت کرد
مسیر عاشقی ام را نگاه کن وببین چگونه دل به غم و انتظار عادت کرد
وروزهاسپری شد که لحن خاطره ها به خنده های کمی گریه دار عادت کرد
دل شکسته وبیچاره ام به جای وصال به خاک کوی تو و یک مزار عادت کرد
نداشت عادت اگر دیده ام به سیل سرشک به سیل خون زغم و هجریار عادت کرد